کشور آفریقای جنوبی همانگونه که از نامش پیداست در جنوبیترین نقطه مجموعه کشور ها آفریقا واقع شدهاست . کشوری که در داخل خویش کشوری دیگر را جای داده است .
جمهوری آفریقای جنوبی در جنوب آفریقا و در سواحل دو اقیانوس اطلس و هند جایدارد .
آفریقای جنوبی با کشورهای نامیبیا , بوتسوانا , زیمبابوه , موزامبیک , سوازیلند و لسوتو همسایه است و در حقیقت لسوتو را در داخل خویش جای داده است .
بسياري از نواحي غربي نيمه كويري است , در حالي كه شرق اين سرزمين بيشتر پوشيده از علفزار استوايي ( ولد ) است . رودهاي با اهمیت : اورانژ , ليموپو , وال . ولواس بي سرزميني محصور در کنار دریا ناميبيا است . آب و هوا : افريقاي جنوبي آب و هوايي نيمه بلندترين نقطه : اينجا سوتي , ۳۴۰۸ متر استوايي دارااست كه تنوع منطقهاي آن بسيار زياد است , گرمترين بازه سال بين دسامبر و فوريه است . بالاترين ميزان بارندگي در حاشیه دریاشرقي روي ميدهد , ولي بيشتر اين سرزمين خشك است .
این کشورتنها كشور در دنیا است كه داراي سه پایتخت متعدد مي باشد . قوهٔ مجریه در پرتوریا , قوه مقننه ( پارلمان ) در کیپ تاون و قوهٔ قضائیه در بلوم فونتین جای دارد و پرجمعیتترین شهر آن ژوهانسبورگ مي باشد .
شهرهای حساس : بلوم فونتین ( پایتخت قضایی ) , ژوهانسبورگ , دوربا , سووتو , پورت
آفریقای جنوبی مورخ مختلفی را نسبت به دیگر کشورهای آفریقایی تجربه نموده است . سفر اروپاییها به آن و حالت استراتژیک دریایی آن سبب ساز شد مورخ پرفراز و نشیبی را داشته باشد .
رویش آفریقای جنوبی به دو برهان مختلف صورت پذيرفت . در ابتداي هجرت , مهاجريني از اروپا بخاطر تاسيس کمپانی هند شرقی هلند , مركزي در مکان مدرن کیپ تاون ساخت نموده بودند و نكته دوم اهمیت راهبردی آبراه کیپ و منابع معدني بی نیاز این حوزه سبب اهمیت بیشتر این مرزوبوم بین کشورهای غربی بخصوص در آخرها قرن نوزدهم گرديده بود .
فعلا آفریقای جنوبی از دید نژادی داراي متنوع بسياري مي باشد . مطرح ترین جمعیتهای دورگه و اروپایی و هندی در آفریقا دراین سرزمین بومی مي باشند . جمعيت سیاهپوست آفریقای جنوبی کمتر از ۸۰ درصد جمعیت این سرزمین مي باشد .
این مرزو بوم از کم کشورهای آفریقایی است که در آن هیچ گاه شورش صورت نگرفته و همه پرسی منظم در زمان یک سده اخیر در آن برگزار شده است . با این وجود اکثریت سیاهپوستان تا سال ۱۹۹۴ دارندهحق رای نبودند . این مرزوبوم از اعضای بنیانگذار اتحادیه آفریقا است و مطرح ترین اقتصاد را در بین اعضای آن دارااست .
ورود اروپاییها
مورخ آفریقای جنوبی با شرح دریانوردان اروپایی که از شیوه های بازرگانی هند شرقی میگذشتند آغاز میگردد . اول دریانورد اروپایی که چیره شد از این آبراه گذر نماید , کاوش گر پرتقالی بارتلومیو دیاس در سال ۱۴۸۸ میلادی بود . وی هنگام برگشت به لیسبون مکانی را که کشف کرده بود «دماغه طوفانها» نامید , البته هنری دریانورد , که پشتوانه مالی دیاس بود , اسم آن را به «دماغه آرزو نیک» که اشارهای به راهی چهت نیل به مملکت هند بود , تغییر و تحول اعطا کرد .
عمل هلندیها
بعد از سال ۱۴۸۸ میلادی به آن گاه تنی چند از گروههای ماهیگیری که دربرگیرنده دریانوردان پرتغالی میشدند , در حاشیه دریا مستقر شدند اما شرح کتبی از آنها باقی نماندهاست . در سال ۱۶۵۳ , جان ون ریسبک به نمایندگی شرکت هند شرقی هلند محلی برای تنظیم خواربار در دماغه آرزو نیک ( آرزوی عالی ) تأسیس کرد . در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی این جمعیت هلندی به آرامی بیشتر شد و عاقبت ساکنین هلندیمردمان شوسا بنا شده در حیطه رودخانه ماهی را دیدند و بعداز آن پیکار هایی به اسم پیکار های مرزی کیپ به دلیل تصاحب زمین و دام صورت گرفت .
برای رفع فقدان سرویس کار کیپ از اندونزی , ماداگاسکار و هند بردگانی آورده شدند . علاوه بر این , رهبران دردسر سازی که اکثر زمان ها از احاطه بودند از مستعمرات هلند به آفریقای جنوبی تبعید شدند .
این مجموعه از بردگان عاقبت جمعیتی را تشکیل دادند که اکنون تحت عنوان مالاییهای کیپ شناخته می شوند . آن ها از طرف استعمارگران اروپایی اکثر اوقات دارنده جایگاه اجتماعی بهتری محسوب وهمینطور مالک زمین هم شدند ولي با گسترش آپارتاید , زمینهای خویش را از دست دادند .
بخش اعظمی از نوادگان این بردهها که اکثر اوقات با ساکنین هلندی وصلت کردند بعد ها با باقیماندگان رنگینپوست کیپ در یک مقام قرار گرفتند . با ترکیب بیشتر دربین جمعیت رنگین پوستان کیپ و مردمانشوسا و دیگر مردمان آفریقای جنوبی اینک آنها حدود ۵۰ درصد از کیپ غربی را دربرگرفتهاند .
مبارزه های بوئر
کشف الماس در سال ۱۸۶۷ و طلا و جواهرات در سال ۱۸۸۶ مشوق بدون شوخی پرورش اقتصادی و مسافرت گسترده و باعث به تضعیف موقعیت بومیان آفریقایی شد . بوئرها با موفقیت علیه دست درازی های بریتانیا در زمان مبارزه نخستین بوئر ( ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۱ ) مقاومت کردند و از تاکتیکهایی به کار گیری کردند که مطلوب با موقعیت محلی بود . مثلاً بوئرها لباسهای خاکی رنگی میپوشیدند که یک رنگ با زمین بود و در حالیکه سربازان بریتانیایی یونیفرمهای قرمز روشني میپوشیدند که آن ها را هدفهای سادگی برای تیراندازان حرفه ای بوئری میساخت . بریتانیاییها با تعداد نفرات بیشتر و فارغ از لباسهای قرمز رنگ مجدد بهنزاع برگشتند و در نبرد دوم بوئر ( ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۲ ) کمپانی کردند . سعی بوئرها برای همبستگی با آلمانیهای آفریقای جنوب غربی بهانهای دیگر دست بریتانیاییها بخشید تا در دست گرفتن جمهوری بوئر را نهایتا به دست گیرند .
در نبرد دوم بوئر , بوئرها به شدت مقاومت کردند البته سرانجام بریتانیا توانست نیروهای آنهارا ناکامی دهد و از تعداد نفرات بیشتر خویش و کمکهای فرنگی و اردوگاههای کار تحمیلی و همینطور تاکتیک غوغابرانگیز زمین سوخته به خیر به کارگیری نماید . قرارداد ورنیگینگ حاکمیت مطلق بریتانیا بر جماهیر آفریقای جنوبی را تصریح کرد و دولت بریتانیا موافقت کرد تا بدهی سه میلیون پوندی دولت های آفریقایی را به که به دلیل مبارزه اجبار شده بود را بپردازد . یکی مفاد مهم این قرار اعطا کرد که پیکار را به اتمام می رساند این بود که سیاهان بجز در مستعمره کیپ , حق رای ندارند .
پس از چهار سال مصاحبه اتحادیه آفریقای جنوبی از مستعمره کیپ و استان کوازولوناتال و همینطور جمهوریهای حیطه آرنج فری و ترانسوال در ۳۱ ماه می سال ۱۹۱۰ دقیقا ۸ سال بعداز پایان نبرد دوم بوئر تشکیل شد . این اتحادیه نوعی حکومت سلطنتی بود . در سال ۱۹۳۴ حزب آفریقای جنوبی و حزب ملی آفریقای جنوبی برای تشکیل حزب متحد آفریقای جنوبی و درپی دوستی دربین آفریقاییها و سپید پوستانِ انگلیسی زبانترکیب شدند . اما اتحادیه به دلیل ورود به نزاع جهانی دوم تحت عنوان متحد بریتانیا از نیز پاشید . حرکتی که حزب ملی به شدت مخالف آن بود .
آپارتاید در آفریقای جنوبی
در سال ۱۹۴۸ حزب ملی آفریقای جنوبی از روش رایگیری به توان رسید و استارت به انجام یکسری قانون ها بر طبق جداسازی نژادی که به اسم «آپارتاید» شناخته میگردد , کرد . این تبعیض در زمینه ی گنج به دست آمده از صنعتی سازی پر سرعت دهههای ۵۰ , ۶۰ و ۷۰ میلادی هم به کار مي رفت .
قسمت کمتر سفیدپوستان در حالی که از بالاترین استاندارد معاش مجموعه کشور ها آفریقا , که برابر مرحله معاش در کشورهای غربی عالم نخستین بود , برخوردار شده بودند , اکثریت سیاهپوستان از حیث هرگونه استانداردی همچون درآمد , علم آموزی و چه بسا ورود به اداره ها مدنی مورد تبعیض قرار داشتند .
دولت برآمده از آپارتاید , دربین یک سیاهپوست , هندی و یا این که رنگین پوست آفریقای جنوبی به نظیر مردمان کشورهایی همچون غنا و تانزانیا فرقی قائل کمبود و با همه آنها تحت عنوان شهروند جايگاهپایان خلق میکرد .
آپارتاید نژادی روز آپ دیت در عالم سبب سروصدا بیشتر و باعث به تحریمهای فرنگی کشورهای غربی و کودتا و سرکوبهای داخلی شد .
برهه زمانی مدیدی از سرکوب شدید به وسیله دولت متشکل از سفیدپوستان و مقاومت , اعتصاب , راهپیمایی , اعتراضات متعدد بوسیله احزاب ضد آپارتاید مخصوصاً کنگره ملی آفریقا ( ANC ) ادامه یافت .
در سال ۱۹۹۰ دولت حزب ملی اولی قدم برای مصاحبه کنارهگیری از توان را با کنسل ممنوعیت کنگره ملی آفریقا و دیگر شرکت های سیاسی چپگرا برداشت .
آزادی ماندلا و همه پرسی آزاد
آزادي نلسون ماندلا پس از ۲۷ سال
ضوابط آپارتاید کم کم از کتابهای ضابطه حذف شدند و اولین همه پرسی یک سری نژادی در سال ۱۹۹۴ برگزار شد . حزب ANC با اکثریت آراء برنده همه پرسی شد و از آن زمان تا به امروز توان را در دست داشتهاست .
میلیونها نفر از مردمان آفریقای جنوبی که اکثرا سیاهپوست میباشند , کماکان در فقر و لبه شهرها معاش می کنند . اکثری این دستور را ارثیه رژیم آپارتاید می دانند و همینطور اکثری این فقر را ناشی ازباخت دولت اخیر در تقابل با موضوعات اجتماعی میدانند . اما دیگر عامل ها را از جمله ضعف در ضوابط مالی و مبلغی دولت , برای تضمین تقسیم گنج و رویش اقتصادی را هم تقصیر کار میدانند . در هرصورت سیاست تسکین دهنده ANC در وضعیت معاش اکثری از روش تغییرو تحول جهت هزینههای مالی و ترقی سیستم گردآوری مالیات بهبود نتایج کردهاست .
اکثر وقت ها از آفریقای جنوبی بهعنوان ملت رنگینکمان یاد می کنند , این اصطلاح را اسقف اعظم دسموند توتو خلق و خوی کرد و ابعاد رئیسجمهور آفریقای جنوبی نلسون ماندلا از آن تحت عنوان استعارهای برایتعریف پیشرفتهای نو تنوعات فرهنگی نشات گرفته از ایدئولوژی آپارتاید به کار گرفت .
سیاست
آفریقای جنوبی ۲ مجلس دارااست : شورای ملی استانها ( یا این که مجلس اعیان ) با ۹۰ عضو و مجمع ملی آفریقای جنوبی ( یا این که مجلس عوام ) با ۴۰۰ عضو . اعضای مجلس عوام برحسب جمعیت گزینشمیگردند . نصف اعضا از روش لیست ملی و نصف دیگر از روش لیست استانها گزینش می شوند . ۱۰ عضو برای نمایندگی هر استان در شورای همه پرسی بدونن اعتنا به جمعیت آن استان تعیین میگردد . هر دومجلس هر ۵ سال یک توشه برگزار می شود دولت در مجلس عوام تشکیل میگردد و رهبر حزب اکثریت در مجلس ملی مدیریت جمهور میگردد .
مجلس آفريقاي جنوبي در شهر بلومفونتن پايتخت قوه قضائيه
کنگره ملی آفریقا ( ANC ) در سیاست آفریقای جنوبی پیشرو است و در آخری همه پرسی همگانی سال ۲۰۰۴ ۶۹٫۷ درصد آراء و ۶۶٫۳ درصد آراء همه پرسی شهرداری ۲۰۰۶ را به دست آورد . مهم ترین معضلعلیه ANC حزب متحد دمکراتها است که در همه پرسی ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ به ترتیب ۱۲٫۴ و ۱۴٫۸ درصد رای ها را به دست آورد . رهبر این حزب تونی لئون است . حزب پیشرو گذشته یعنی حزب ملی تازه که آپارتاید را از روش سلف خویش بوجود آورد از سال ۱۹۹۴ تا بحال مدام در همه پرسی تحقیر شده و آخر و عاقبت به انحلال کشیده شد . آنها تصمیم گرفتند تا در ۹ آوریل ۲۰۰۵ با ANC ترکیب شوند . دیگر احزاب سیاسی حساس در مجلس حزب آزادی اینکاتا که نماینده مردمان زولو است و دموکراتهای غیر وابسته که به ترتیب ۶٫۹۷ و ۱٫۷ درصد رای ها را در همه پرسی ۲۰۰۴ به دست آوردند .
وقتی که آپارتاید در سال ۱۹۹۴ ملغی شد دولت مجبور شد تا بانتوسانهای غیر وابسته و نیمهمستقل قبل را به ساختار سیاسی آفریقای جنوبی تبدیل نماید . به همین علت چهار استان گذشته با نامهای استان کیپ ,استان کوازولو ناتال , ایالت آرنج فری و ترانس وال کنار نهاده شدند و ۹ استان دیگر جایگزین آن ها شدند . این استانهای تازه از استانهای قبلی کوچکترند که برای تخصیص منابع بیشتر این طور کوچک در لحاظگرفته شدهاند .
این ۹ استان به ۵۲ بخش تقسیم می شوند که ۶ تای آنها شهرداری کلانشهرها و ۴۶ تای آنان شهرداری بخشها میباشند . ۴۶ بخشداری خویش به ۲۳۱ شهرداری تقسیم میگردند . بخشداریها همینطوردربرگیرنده ۲۰ بخش مدیریتی ( که اکثر وقت ها حوزه حفاظتشده میباشند ) میباشند که مستقیماً بوسیله بخشداریها سازمان میشوند . ۶ شهرداری کلانشهر اعمال بخشها و شهرداریهای محلی را انجام می دهند .